سمیرا منشادی| شهرآرانیوز؛ همه ما روزهایی را تجربه کردهایم که بی دلیل غم عالم را توی دلمان حس کردهایم. همان روزهایی که همه چیز برایمان رنگ سیاه داشته و حتی از خندیدن اطرافیانمان به وجد نیامدهایم. دوست داشتهایم تنها باشیم و ساعتهای زیادی را در تختمان بخوابیم یا به موسیقی غمگینی گوش بدهیم. روزهای خاکستری که دست و دلمان به هیچ کاری نمیرود و ناامیدی و غم برایمان پررنگتر از سایر روزهاست.
این غم و ناراحتی چند روزی مهمان ناخوانده مان است و بعد هم همان طور که سرزده آمده، همان طور بی نشانه خاصی از بین میرود. آیا با خودتان فکر کردهاید که چرا گاهی بی دلیل ناراحتید و احساس غم و اندوه میکنید؟
دکتر محمد ثوابی مشاور و روان شناس در گفت وگویی میگوید: غم یک احساس طبیعی است که به سراغ هر انسانی میآید، اما باید مراقب بود که بیشتر از دو هفته در این حالت باقی نمانیم. البته باید تفاوتی بین غم و افسردگی هم گذاشت. در ادامه این مشاور بیشتر از این حالت روحی برایمان صحبت کرده است.
غم مانند سایر احساساتی که درکشان میکنید شادی، استرس، خشم و... یک حس طبیعی است و به سراغ هر کدام از ما در طول مسیر زندگی مان میآید؛ بنابراین حالت طبیعی آن را بپذیریم. غم و ناراحتی یک حالت موقتی است که بیشتر مواقع فرد میتواند با مرور زندگی روزمره علت واضح آن را پیدا کند. به عنوان مثال عواملی مانند ناامیدی، از دست دادن یکی از نزدیکان یا شنیدن خبرهای بد از کسی که دوستش داریم، میتوانند باعث ایجاد غم و اندوهمان شوند.
این غم و ناراحتی گاهی کمتر حس و گاه بیشتر در ما احساس میشود. به عبارتی ممکن است در طول روز متغیر باشد. گاهی در لحظات غم و اندوه بسیار روی روح و روان ما اثر میگذارد. در نتیجه سبب گریه کردن، احساس خستگی، بی حالی یا عدم تمرکزمان میشود، اما در مواقعی دیگر ممکن است اندوهمان اثر کمتری روی روح و روانمان داشته باشد. به عنوان مثال هنگامی که مشغول یک سرگرمی لذت بخش هستیم یا در جمع دوستانمان هستیم، ممکن است غم خود را فراموش کنیم. غم موقتی تا روزها یا هفتهها در ما میماند و سپس به طور طبیعی شروع به کاهش میکند.
غم که به صورت دائم در اطرافمان باشد فضای سنگینی را ایجاد میکند. شادی و نشاط روزمره را از بین میبرد. در نتیجه احساس ضعف، پوچی و شکست را ایجاد میکند. همان طور که اشاره شد، احساس غم و اندوه در زندگی مسئلهای غیرعادی نیست. به هر حال، اندوه واکنش عادی ما به ناامیدی و فقدان است. غم و اندوهی که دلیل روشنی در پشت آن وجود نداشته و برای مدت طولانی ادامه پیدا کند، میتواند نشان دهنده مشکل افسردگی باشد.
باید بین غم گذرا یا همان موقتی و افسردگی تفاوت گذاشت. گاهی با کوچکترین ناراحتی به خودمان برچسب افسردگی میزنیم. در حالی که غمگین بودن به معنی افسرده بودن نیست، اما اگر غم و اندوه بیشتر از دو هفته ماندگار باشد یا وضعیت روحی زندگی مان را مختل کند و روی عملکردمان تأثیر منفی بگذارد، ممکن است دچار افسردگی شده باشیم. تفاوتهای اصلی غمگین بودن با اختلال افسردگی به علت ایجاد تغییر در روحیه و مدت آن برمی گردد.
دلایل مختلفی میتواند سبب به وجود آمدن غم و اندوه موقتمان شوند که از آن جمله میتوان به:
مسائلی که حل نشده: گاهی یادآوری مسائل و اتفاقهای ناخوشایندی که در گذشته افتاده در ذهنمان تمام نشده و آن را سرکوب کردهایم. سبب غم میشود.
از دست دادن فرد یا افراد مورد علاقه زندگی مان میتواند احساسات شدیدی از غم و اندوه را برایمان به همراه داشته باشد.
بودن در محیطهایی که تنش، نگرانی، ترس و هراس به همراه داشته باشد میتواند غم و اندوه را در ما ایجاد کند.
فکر کردن در مورد ناامیدی یا تلاش برای پیدا کردن دلیلی برای اینکه چرا همه چیز طبق خواسته مان نیست یا پیش نمیرود هم میتواند این حالت را ایجاد کند.
ما انسانها زندگی در جمع را دوست داریم. تنهایی مزمن و طولانی میتواند عاملی برای استرس و غممان باشد.
بسیاری از ما با تغییر فصل و شروع پاییز این غم را تجربه کردهایم. دریافت کمتر نور خورشید میتواند بر خلق و خویمان تأثیر داشته باشد.
به طور کلی به هم خوردن هورمونها میتواند یکی از عوامل مهم تأثیرگذار در روحیه مان باشد.
غمگین بودن به هیچ وجه خوب نیست و نباید در این حال زیاد ماند. به همین خاطر نباید طوری رفتار و عمل کنید که احساس غم به سراغتان بیاید.
راجع به احساستان فکر کنید تا منشأ آن را پیدا کنید. گاهی دلیلش از دست دادن عزیزی، قرار گرفتن در موقعیتی و... میتواند باشد.
باید خطاهای شناختی را بشناسید و آن را اصلاح کنید.
هنگامی که با خودتان تکرار کنید که توانایی لازم برای برنامه ریزی و انجام کارها را دارید حس خوب بودن را تقویت کردهاید.
صحبت کردن با فرد مورد اعتماد میتواند بار روانی غم را کم کند. شاید غم و اندوهتان برطرف نشود، اما سبب کمرنگ شدن احساس میشود.
غم شما را مجبور به انزوا و فاصله گرفتن از دیگران میکنند. حضور در برنامههای گروهی و تقویت روابط اجتماعی سبب میشود تا غم و اندوه از شما دور شود.
متناسب با تلاش و پشتکارتان باید اهدافتان را انتخاب کنید. با موفقیتهای هر چند کوچک احساس خوشایند به سراغتان میآید.
ورزش کردن، گوش کردن به موسیقی آرام، خواندن کتاب طنز، تماشا کردن فیلمها کمدی و... میتواند برای رفع این حالت مؤثر باشد.